به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه پیام ما، شانس اگر هر روز اتفاق بیفتد که روتین زندگی میشود، اغلب روزها آفتابی است، هوای گرم همه را بیطاقت میکند. آنها به یک سایبان بسنده کردهاند، دوربین را رو به آسمان میگیرند تا برآوردی از عبور شکاریهای آن روز داشته باشند. صورتشان را آفتاب سوزانده و تیره کرده است، دستهایشان را هم.
عصر که میشود به اقامتگاه برمیگردند تا روز بعد و ساعت چهار صبحی دیگر. کسی به آنها بابت این کار یک ریال دستمزد نمیدهد. تمام آنچه این روزها در گلوگاه (شرق مازندران) انجام میشود داوطلبانه است و احسان طالبی مسئول این پروژه هم بر آن اصرار و تاکید دارد. طالبی دانشآموخته محیط زیست و پرندهشناس چندین سال است علاوه بر برگزاری تورهای پرندهنگری ورودی، کارگاههایی را درباره پرندگان به ویژه پرندگان شکاری برگزار میکند. در گفتوگو با او از پروژه شمارش پرندگان شکاری در این منطقه پرسیدیم.
شمارش پرندگان شکاری در ایران آیا پیش از گلوگاه در ایران سابقه دارد؟
هانس مگنوس اولمن و پسرش ماتیاس به پیشنهاد هومن جوکار در سال 2008 و در فصل مهاجرت بهاره با هدف شمارش پرندگان شکاری به ویژه با تمرکز بر روی سنقرها به جزیره آشوراده سفر کردند. شبهجزیره میانکاله به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود میتواند در فصل مهاجرت بهاره به عنوان یک گلوگاه مهاجرتی برای برخی از گونههای پرندگان شکاری عمل کند. مگنوس و ماتیاس طی دو هفته پایش پرندگان شکاری در آشوراده توانستند جمعیت نسبتا خوبی از سنقر سفید را شمارش کنند.
مطالعه دیگر به سال 2017 و مطالعه یک پرندهشناس ایتالیایی به اسم (میکله پَنوچّو) «Michele Panuccio» برمیگردد. او به همراه دو همکار ایرانی در چهار روز نقاطی از جلگه، دامنه و ارتفاعات منتهی به دشت گرگان را بررسی و نزدیک به 200 عقاب صحرایی را شمارش کردند. در مورد پژوهش دوم به واسطه زمان کوتاه 4 روزه و نقاط مختلف پایش، تعداد کمتری عقاب صحرایی شمارش شد زیرا آنها یک شمارش استاندارد مانند پژوهش مگنوس و ماتیاس اولمن نداشتند.
در این مقاله آنها نتیجهگیری کردند که جنوب شرق دریای خزر و دامنههای شمالی البرز یک گلوگاه مهاجرتی برای شکاریها است. پیش از این دو مطالعه در دهه 80 میلادی هم پورتر و بیمن در سال 1985 مقاله دیگری درباره مهاجرت پرندگان شکاری در خاورمیانه و اروپا نوشتند. آنها در این مقاله فرضیهای را مطرح کردند که جنوب شرق و جنوب غرب دریای خزر میتواند گلوگاه مهاجرتی برای پرندگان شکاری باشد هر چند این نتیجه گیری بر مبنای پایش میدانی نبود.
بر اساس گفتههای شما، پروژههایی که تاکنون انجام شده در نهایت دو هفته بوده است. پروژه شما چند روزه تعریف شده و چرا این تعداد روز را انتخاب کردید؟
در دو سال گذشته که شمارش شکاریها را به صورت آزمایشی انجام دادهایم بازه زمانی یک ماهه را در نظر گرفتیم که عمدتا نیمه دوم فصل مهاجرت پرندگان شکاری را پوشش میداد تا بتوانیم تمرکز بیشتری بر روی مهاجرت عقابهای بزرگ داشته باشیم. امسال، در سال سوم شمارش آزمایشی، برای درک بهتر الگوی مهاجرت شکاریها در ایران و به ویژه برای به دست آوردن زمان شروع مهاجرت گونههای عقاب صحرایی، عقاب شاهی و عقاب تالابی (خالدار بزرگ) تصمیم گرفتیم بازه زمانی شمارش را به ابتدای فصل مهاجرت گسترش دهیم. در نتیجه با استفاده از دادههای مهاجرت شکاریها در پروژه شمارش پرندگان شکاری در باتومی گرجستان، تاریخ ۲۷ مرداد تا ۳۰ مهر به مدت ۶۶ روز انتخاب شد.
بر اساس نتایج بدست آمده در این سه سال میتوانیم تصمیم بگیریم بازه زمانی مناسب برای انجام یک شمارش استاندارد طولانیمدت در گلوگاه چه خواهد بود. بنابراین ممکن است این بازه برای سال بعد طولانیتر از ۶۶ روز باشد. انتخاب زمان بیشتر و پوشش شروع و اتمام مهاجرت گونههای مختلف به ما این امکان را میدهد که روند جمعیت گونههای هدف را به شکل دقیق تری درک کرده و همچنین تاثیر تغییر اقلیم بر تغییرات زمانی مهاجرت پرندگان شکاری را بهتر دریابیم. البته شمارش ما در گلوگاه محدود به شکاریها نیست و ما برخی گونههای غیر شکاری مانند درنای معمولی را نیز شمارش میکنیم.
سازمان حفاظت محیط زیست در این پروژه چه نقشی دارد؟
سازمان حفاظت محیط زیست از پروژه شمارش پرندگان شکاری در گلوگاه مطلع است و پس از این شمارش سوم آزمایشی، ما نتایج را در اختیار سازمان قرار خواهیم داد ولی با توجه به بودجه و نیروی انسانی محدودی که در اختیار دارند و البته محل شمارش که ملک شخصی است، انتظار کمک چندانی از سازمان حفاظت محیطزیست نمیرود.
در دنیا هم اغلب پروژههای مرتبط با شمارش شکاریها تا جایی که اطلاع دارم و در باتومی گرجستان هم از نزدیک شاهد آن بودهام به شکل غیردولتی، غیرتجاری و داوطلبانه انجام میشود. به هر حال سازمان حفاظت محیط زیست میتواند نقش حمایتی و نظارتی خود را داشته باشد و پس از این سه سال شمارش پرندگان شکاری در گلوگاه و ارائه نتایج به سازمان، میتوانیم در مورد جایگاه سازمان حفاظت محیط زیست در این قبیل برنامههای پایش جمعیت حیاتوحش با استفاده از علم شهروندی بیشتر گفتوگو کنیم.
خوشبختانه جمعیت پرندهنگرهای متبحر در شناسایی پرندگان در ایران رو به افزایش است و ما میتوانیم و بایستی از این پتانسیل برای حفاظت پرندگان در ایران استفاده کنیم. سازمان حفاظت محیط زیست در این زمینه میتواند نقش نظارتی داشته باشد و نیرو و امکانات محدود خود را صرف دیگر فعالیتهای مرتبط با حفاظت پرندگان کند
قرار است امسال نتایج این شمارش به نگارش مقالهای منجر شود؟
بله. بر اساس نتایج این سه سال شمارش مقدماتی ما میتوانیم در مورد گونههای هدف و زمانبندی شمارش پرندگان شکاری در گلوگاه تصمیم بگیریم.
آیا تغییراتی در کار شما در این سه سال اتفاق افتاده است؟
سال اول یک بازه زمانی یک ماهه شمارش را انجام دادیم. از آنجا که روز اول پایش شاهد عبور پرندگان شکاری مهاجر به ویژه عقاب صحرایی بودیم تصمیم گرفتیم سال دوم زمان زودتری را برای آغاز پروژه در نظر بگیریم. تا بتوانیم درک بهتری از زمان ورود جمعیت اصلی عقابهای صحرایی به این گلوگاه مهاجرتی داشته باشیم ولی با اینحال در روز نخست شمارش سال دوم نیز شاهد عبور قابل توجه عقابهای صحرایی بودیم و در نتیجه تصمیم گرفتیم شمارش سال سوم را در به گونهای انجام دهیم که عمده فصل مهاجرت پاییزه پرندگان شکاری را در بر بگیرد و زمان ۶۶ روز از ۲۷ مرداد تا یک آبان شمارش امسال انتخاب شد. البته اگر در آخر فصل همچنان شاهد مهاجرت باشیم ممکن است است زمان را امسال طولانیتر کنیم. همچنین با توجه به اینکه در روزهای ابتدایی شمارش امسال شاهد عبور پرندگان شکاری مهاجر به ویژه کورکور سیاه بودیم، احتمالا از سال بعد شمارش را حتی زودتر آغاز کنیم.
در تجربههای جهانی هم این بازه زمانی سه ساله را برای انتشار مقاله در نظر میگیرند؟
شمارشهای مقدماتی در بازههای چند ساله انجام میشوند تا نوسانات سالانه در میزان جمعیت عبوری و زمانبندی مهاجرت پرندگان شکاری تاثیر کمتری را بر روی تعیین زمانبندی تعیین بازه زمانی و گونههای هدف برای یک شمارش استاندارد طولانیمدت داشته باشند. در نتیجه یک شمارش حداقل سه ساله برای تصمیمگیری درست ضروری به نظر میرسد و در نمونههای مشابه در مناطق مختلف جهان نیز شاهد انجام شمارشهای مقدماتی چند ساله هستیم.
چرا روی داوطلبانه بودن کار تاکید دارید؟
به عنوان فردی که دانشآموخته این رشته هستم طبیعی است برای کاری که تخصصی باشد حقوقی دریافت کنم. اما دلیلی که برای این شمارش شکاریها تاکید بر داوطلبانه بودن کار دارم ناشی از فضایی هست که بواسطه کار داوطلبانه در حوزه علم شهروندی برای انجام بهتر و با دوام شمارش ایجاد میشود و تجربههای موفق بینالمللی نیز این را تایید میکند. محیطی آموزنده و دوستانه که در کار داوطلبانه ایجاد میشود، در کنار کاهش هزینههای این شمارش بلندمدت باعث میشود تا بتوان برای دهها سال شمارش و پایش پرندگان شکاری را انجام داد.
ممکن است تجربههای یک ایستگاه شمارش با تجربه ایستگاه دیگر کاملا متفاوت باشد؟
ایستگاههای شمارش با توجه به موقعیت جغرافیای که دارند طبیعتا تعداد متفاوتی از جمعیت عبوری پرندگان شکاری مهاجر را میتوانند ثبت کنند. مثلا یک ایستگاه شمارش در گلوگاه مازندران میتواند داده متفاوتی با یک ایستگاه در مینودشت گلستان نشان دهد. یا یک ایستگاه در دامنههای جنوبی البرز شرقی با نتایج ما در گلوگاه تفاوت خواهد داشت.
در مقیاس جغرافیایی بزرگتر هم یک ایستگاه در جنوب غرب دریای خزر نتایج متفاوتی نشان خواهد داد چون در مسیر مهاجرتی متفاوتی قرار دارد. به همین دلیل ما در ایران نیازمند پایش مهاجرت پرندگان شکاری در چندین ایستگاه شمارش متفاوت هستیم تا بتوانیم داده دقیقتری از روند جمعیت گونههای شکاری مهاجر در ایران به دست بیاوریم.
داوطلبانه بودن امکان مقایسه را به شما میدهد؟
اصولا برای اینکه بتوانیم دادههای چندین جایگاه شمارش را با دقت مناسبی با هم مقایسه و تجمیع کنیم لازم است که در شمارش پرندگان شکاری مهاجر استانداردهای یکسانی در این جایگاههای شمارش استفاده شود. در سطح بینالمللی تلاشهایی در جریان است که برنامههای شمارش پرندگان شکاری، به ویژه در مسیر مهاجرتی مهم اوراسیا-شرق آفریقا که شامل ایران نیز میشود، در هماهنگی با هم انجام شوند که استفاده از پروتکلهای شمارش یکسان از ضرورتهای ایجاد این هماهنگی است.
در حال حاضر چندین برنامه شمارش پرندگان شکاری فعال و موفق در این مسیر در کشورهای مختلف از جمله گرجستان و ترکیه فعال هستند که به ویژه پروژه شمارش پرندگان شکاری در باتومی گرجستان در طول ۱۴ سال فعالیت توانسته الگوی موفق و مناسبی در شمارش پرندگان شکاری به صورت غیرتجاری و داوطلبانه در منطقه ما ایجاد کند.
در این سه سال شمارش شکاریها در گلوگاه سعی کردهایم از الگوی موفق باتومی استفاده کنیم. یکی از دلایل این الگوبرداری این است که نتایج شمارش پرندگان شکاری در باتومی و گلوگاه مکمل یکدیگر هستند و بایستی پروتکلهای شمارش یکسانی را استفاده کنند. طبیعتا نتایج بدست آمده از یک تیم متخصص داوطلب با یک تیم متخصص استخدام شده حقوقبگیر متفاوت خواهد بود. اما بحث غیرتجاری و داوطلبانه انجام شدن شمارش پرندگان شکاری فقط مرتبط با ایجاد استانداردهای شمارش یکسان نیست.
تجربه جهانی در استفاده از افراد داوطلب و علم شهروندی در پایش جمعیت پرندگان نشاندهنده موفق بودن این شیوه در جمعآوری طولانیمدت، پایدار، ارزان و البته دقیق دادههای مرتبط با جمعیت پرندگان است. خوشبختانه جمعیت پرندهنگرهای متبحر در شناسایی پرندگان در ایران رو به افزایش است و ما میتوانیم و بایستی از این پتانسیل برای حفاظت پرندگان در ایران استفاده کنیم. سازمان حفاظت محیط زیست در این زمینه میتواند نقش نظارتی داشته باشد و نیرو و امکانات محدود خود را صرف دیگر فعالیتهای مرتبط با حفاظت پرندگان کند.
تدوام چنین پروژههایی در گرو کمکهای مالی است، شما برای این موضوع چه کردهاید؟
با اینکه انجام شمارش پرندگان شکاری مهاجر به صورت غیرتجاری و داوطلبانه باعث کاهش قابلتوجه هزینهها میشود، اما با این وجود تامین هزینههای مرتبط با اقامت، غذا، حمل و نقل و… برای تیم اجرایی شمارش در طول بیش از دو ماه شمارش رقم پایینی نخواهد بود. پس از دو سال شمارش پرندگان شکاری در گلوگاه که از نظر تامین هزینهها ناموفق بود و باعث شد بخشی از هزینههای اجرای شمارش را شخصا پرداخت کنم، امسال تصمیمی متفاوت گرفتیم و برای تامین هزینههای شمارش مستقیما سراغ مردم و شرکتهای غیردولتی رفتیم.
با اینکه شمارش پرندگان شکاری در سال جاری در مدت زمانی بیش از دو برابر سالهای گذشته انجام میشود و این تغییر سیاست مالی در زمان بسیار کوتاهی پیش از شروع شمارش انجام شد، حمایت فوقالعاده مردم باعث شده با تامین مالی کامل شمارش پرندگان شکاری در گلوگاه فاصله چندانی نداشته باشیم.
امیدواریم پیش از اتمام شمارش امسال، با صرفهجویی در هزینهها حتی برای شمارش پرندگان شکاری در سال بعد نیز حمایتهای مالی را جمعآوری کنیم. تجربه حمایتهای مردمی در شمارش امسال باعث شده تا ما به تامین مالی پایدار شمارش پرندگان شکاری در گلوگاه و ایران بسیار خوشبین باشیم و بتوانیم برای اجرای بلندمدت این شمارش در سالهای آینده برنامهریزی کنیم.
نظر شما